نرخ ارز یارانه ایران نتوانسته است از سقوط ریال جلوگیری کند - و اقدامی که از بین می رود ، می تواند به اقتصاد کمک کند.
ریاض های ایران در تاریخ 31 ژوئیه 2019 در تهران نمایش داده می شود. دولت در تحریم های ایران روز چهارشنبه طرحی را برای حذف صفرها از ریال و تغییر نام ارز تصویب کرد-کاری که مردم آن مدتهاست برای ساده سازی معاملات انجام داده اند. جدید
نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران به طور رسمی از شر نرخ یارانه رسمی خود - با 42،000 ریال به یک دلار آمریکا - تا پایان سال جاری ایران در 20 مارس 2022 خلاص می شود. اگر به درستی اجرا شود ، این اقدام در واقع می تواند به اقتصاد ایران کمک کندتعادل جدیدی پیدا کنید ، اما سؤال این است که آیا واقعیت های سیاسی و اقتصادی و اقتصادی به دولت امکان می دهد تا رویکرد صحیحی را برای سیاست نرخ ارز اجرا کند.
ایران در حال حاضر از سه نرخ ارز مختلف استفاده می کند: نرخ یارانه رسمی ، نرخ بازار و نرخ کنترل شده توسط بانک مرکزی در دسترس برای واردکنندگان و صادرکنندگان کالاهای اساسی. دومی به نرخ NIMA معروف است.
در فوریه 2021 ، در حالی که پارلمان ایران در حال بحث و گفتگو در لایحه بودجه دولت بود ، قانونگذاران پیشنهاد حذف نرخ ارز پایین و معرفی نرخ جدید با 175،000 ریال را به دلار دادند ، به این امید که این رویکرد جدید سه نرخ موجود را متحد کند. با این حال ، دولت رئیس جمهور وقت حسن روحانی این پیشنهاد را رد کرد و به شدت لابی کرد تا با استفاده از نرخ یارانه ای ادامه یابد ، و اظهار داشت که قطع آن منجر به انگیزه های بزرگ تورمی در اقتصاد خواهد شد.
دولت روحانی ضمن مخالفت با ابتکار مجلس ، به تدریج لیست موارد وارداتی را که واجد شرایط دریافت نرخ یارانه هستند ، به تدریج کوتاه کرد. در حقیقت ، بین ماه مه سال 2018 با معرفی نرخ و سپتامبر 2021 ، این لیست از 25 کالای اساسی به تنها هفت مورد رسیده است: گندم ، ذرت ، جو ، دانه های روغنی ، روغن خوراکی ، سویا و محصولات دارویی از جمله وسایل پزشکی منتخب. در آخرین سال ایران ، دولت در مجموع 9. 6 میلیارد دلار به واردات این موارد اختصاص داد. سایر کالاهای ضروری مانند برنج ، گوشت ، مرغ ، چای ، شکر ، کاغذ و مواد اولیه برای صنایع کلیدی که قبلاً در لیست ذکر شده بودند ، اکنون با استفاده از به اصطلاح نرخ NIMA وارد می شوند که در حال حاضر حدود 270،000 ریال در آن قرار دارددلار آمریکا. در نتیجه ، می توانید تأثیر تورمی از بین بردن بسیاری از مواد غذایی کلیدی از لیست را مشاهده کنید. این واقعیت همچنین توضیح می دهد که چرا در سال گذشته تورم در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بیشتر بوده است - سهم محصولات غذایی در هزینه های خانوار یک خانواده روستایی در مقایسه با یک خانواده شهری بیشتر است.
به عبارت دیگر ، نرخ پایین ارز فقط تأثیر مثبتی بر هزینه کالاهای منتخب ، به ویژه نان دارد که اصلی ترین آن در ایران است. اکنون که نرخ پایین برای لیست کمتری از کالاها اعمال می شود ، شوک تورمی مورد انتظار برای اقتصاد ایران محدودتر از آنچه در چند سال گذشته بود ، خواهد بود.
در این میان ، دولت جدیدی در دست است و دو نفر از وزیر کلیدی - وزیر دارایی و امور اقتصادی Ehsan Khandoozi و وزیر صنعت ، معدن و تجارت رضا فتمی امین - قبلاً به نفع تغییر سیاست اظهار داشته اند. در ماه آگوست ، خندوزی اظهار داشت كه وجود نرخ ارز پایین مانعی برای توسعه اقتصادی و صنعتی خواهد بود. فتمی امین این دیدگاه را ابراز کرده است که وظیفه دولت این است که اطمینان حاصل شود که مزایای یارانه ها به کلاس های با درآمد پایین می رسد و به جیب بنگاه های بزرگ نمی رود.
طرفداران و مخالفان زیادی در این طرح وجود دارند. مخالفان نگران تأثیر تورمی هستند ، به ویژه از بین بردن قدرت خرید طبقات کم درآمد که عمدتاً به کالاهای یارانه ای در خانوارهای خود اعتماد کرده اند. طرفداران طرف دیگر ، از جمله وزرای قدرتمند ، بر عدم تعادل ایجاد شده توسط وجود یک سیستم ارز چند جانبه ارزی متمرکز شده اند.
در یک اقتصاد پیچیده مانند ایران ، جنبه های دیگری نیز وجود دارد که باید در نظر بگیرید. به عنوان مثال ، تجزیه و تحلیل زیادی در مورد تأثیر برنامه در سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران (TSE) پدید آمده است. با توجه به این واقعیت که تعداد زیادی از ایرانی ها در TSE سهام دارند ، تغییر ناگهانی قیمت سهام می تواند منجر به معاملات وحشت شود که برای اقتصاد نیز مضر خواهد بود. در حالی که تعدادی از شرکت ها ، به ویژه بخش داروسازی ، بسته به نحوه جبران کلاس های با درآمد پایین ، با تغییر برنامه ریزی شده مورد توجه قرار می گیرند ، پس از اتمام تأثیرات منفی روانی ، تعادل جدیدی در اقتصاد وجود خواهد داشت.
انتظار بعدی چیست؟
مقامات به منظور محدود کردن احتکار کالاها ، زمان اجرای و همچنین جزئیات عملیاتی آن را تا حد امکان محرمانه نگه می دارند. از نظر رویکرد مالی ، نشانه ها این است که دولت کارت های بدهی را برای همه شهروندانی که در هفت دکوراسیون پایین درآمد جامعه قرار دارند صادر می کند و سپس تخصیص ماهانه به شهروندان را افزایش می دهد. به گفته هادی غاوامی ، معاون وزیر دارایی و امور اقتصادی ، برنامه دولت این است که ارزش پولی یارانه ها را به طبقات کم درآمد منتقل کند تا آنها بتوانند تأثیر تورمی این طرح را جبران کنند. وی پیش بینی کرده است که مبلغ ماهانه 4. 3 میلیون ریال (برابر با 16 دلار با نرخ NIMA) به هر ایرانی متعلق به دهک های ذکر شده پرداخت می شود. بدیهی است ، این مبلغ برای خانواده های کم درآمد قابل توجه خواهد بود اما فقط برای گروه های با درآمد متوسط حاشیه ای است.
شناسایی زمان ایده آل چنین طرحی به ارزیابی دولت از جنبه های سیاسی ، حقوقی ، مالی ، فرهنگی و عملیاتی بستگی دارد. با توجه به سطح پایین اعتماد به جمعیت نسبت به مقامات ، می توان تصور کرد که سطح همکاری پایین بین گروه های اجتماعی وجود خواهد داشت. مطلوب ترین سناریو برای دولت اجرای این تغییر به موازات بلند کردن احتمالی تحریم ها خواهد بود ، اگر همه طرفین در مورد بازگشت به توافق هسته ای 2015 توافق کنند ، یعنی با استفاده از حرکت بالقوه تحریم ها برای اجرای یک تغییر سیاست غیرقانونی. در صورت عدم موفقیت ، توالی بسیار مهم خواهد بود. اگر دولت قبل از حذف رسمی نرخ ارز پایین تر ، دستمزد نقدی هدفمند را افزایش دهد ، جمعیت به طور کلی با این طرح راحت تر خواهد بود.
در هر صورت ، تغییر در حال ظهور پتانسیل ایجاد ناآرامی های اجتماعی را خواهد داشت ، به ویژه اگر تأثیر واقعی تورمی بالاتر از حد انتظار باشد. بنابراین ، حاوی کاهش بالقوه ریال در نرخ بازار آزاد از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. این به نوبه خود ، تنها در صورتی قابل استفاده خواهد بود که ارز سخت به اندازه کافی به بازار ارز موازی تزریق شود - پدیده ای که به بلند کردن تحریم ها نیز بستگی دارد.
حرف آخر
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ادامه نرخ ارز یارانه ای تنها از شبکه های فاسد بهره می برد که از دسترسی آنها به نرخ ارزان تر استفاده کرده اند. به همین ترتیب ، علیرغم تمام چالش های خود ، دولت باید نرخ را از بین ببرد و سیستم را با یک رویکرد مناسب جایگزین کند تا قول خود را برای عقب نشینی در برابر فساد انجام دهد. این ممکن است بسیار دشوار باشد زیرا به سرمایه سیاسی عظیمی در سیستم سیاسی فعلی نیاز دارد.
در عین حال ، مشکل اصلی در ایران شیوع فرهنگ فساد است و هر سیستمی که اجرا نشده و به درستی نظارت نشده باشد ، توسط برخی از بخش های ساختار قدرت مورد سوء استفاده قرار می گیرد. در گذشته حتی سیستمهایی مانند وسایل نقدی مستقیم یا جیره های سوخت مورد سوء استفاده قرار گرفته است. بنابراین ، یک تغییر سیاست نیمه پخته و/یا ضعیف اجرا شده ، فقط با تحمیل هزینه های بیشتر برای اقتصاد ایران ، که نیاز به تا حدودی ثبات دارد ، مسائل را بدتر می کند.