موجود برای: خواندن آنلاین، خواندن در برنامه های تلفن همراه ما برای iPhone/Android و ارسال PDF/EPUB/MOBI به Amazon Kindle.
شابک: 0071747052
ناشر: McGraw-Hill Education
همچنین در کتاب صوتی موجود است، هم اکنون دانلود کنید:
بررسی خلاصه انتقادی
«چهار ستون سرمایهگذاری» نوشته ویلیام برنشتاین که برای اولین بار در سال 2002 منتشر شد، تنها با اندکی تغییرات از آخرین نسخههایش جان سالم به در برد - اگرچه درست قبل از چند رویداد مهم در دنیای پول و مالی نوشته شده است. این کتاب گواهی قابلتوجهی است بر حکمت پایدار و نصیحتهای بیانتها در زمینهای که به طور طبیعی مملو از مشکلات و عدم اطمینان است.
کتاب برنشتاین بر اساس این تصور که «مبنای علمی سرمایهگذاری» وجود دارد، متشکل از چهار حوزه گسترده - تئوری، تاریخ، روانشناسی، و تجارت است. به جای یک راهنمای مطالعه مقدماتی مناسب برای سرمایه گذاری - "یک تور مالی" که سرمایه گذاران خودآموخته باید آن را بسیار در دسترس و مفید بدانند.
بنابراین، به خصوص اگر در زمینه جهانی تازه کار هستید، آماده باشید تا پشت پرده های فرآیند سرمایه گذاری نگاهی بیاندازید تا همه چیز را در مورد چهار رکن آن بدانید و آماده شوید تا کمی علم به ساختمان مجموعه آینده خود بیافزایید!
رکن شماره 1: نظریه سرمایه گذاری
در سال 1798، یک لشکرکشی فرانسوی به فرماندهی ناپلئون به مصر حمله کرد. سه سال بعد، آخرین سربازان فرانسوی، ناامید و گرسنه، توسط نیروهای ترکیه و بریتانیا از بین رفتند. اینطور نیست که نیروهای ناپلئون تمایل یا اعتماد به نفسی برای فتح مصر نداشتند. آنها فقط ابتدایی ترین نقشه ها را داشتند و به سختی هیچ شناختی از منظره مصر یا آب و هوای آفریقا داشتند. تهاجم از همان ابتدا محکوم به فنا بود.
متأسفانه، بیشتر سرمایهگذاران دقیقاً مانند آنها هستند: مشتاق و مشتاق، اما ناآماده و کاملاً ناآگاه از ماهیت زمین سرمایهگذاری. شناخت این زمین همان چیزی است که اولین رکن سرمایه گذاری، نظریه آن است. در اساس خود، بنای چهار بلوک مهم است: رابطه بین ریسک و پاداش، تخمین ریسک، تعامل بین سرمایه گذاران، و مکانیک طراحی سبد. و اینها درسهای هر یک از این حوزه هاست.
- بدون جرات، بدون شکوه. برنشتاین می نویسد: "ریسک و بازده به طور جدایی ناپذیری در هم آمیخته اند."انتظار بازده بالا را بدون خطرات ترسناک نداشته باشید، و اگر خواهان ایمنی هستید، باید بازدهی پایین را بپذیرید. این سادهترین منطقی است که وجود دارد: اگر سهام شرکتهای غیرجذاب بازدهی کمتری نسبت به شرکتهای جذاب داشته باشند، هیچکس آنها را نمیخرد - و بالعکس. بنابراین، به قول برنشتاین، هر کسی که وعده بازدهی بالا با ریسک پایین می دهد، «مجرم کلاهبرداری» است.
- بدون اندازه گیری، بدون نقطه. چند چیز - اگر وجود داشته باشد - در سرمایه گذاری مهم تر از برآورد بازده بلندمدت سرمایه گذاری های عمده است. خوشبختانه، تخمین بازده بلندمدت یک بازار سهام نسبتاً آسان است: فقط باید رشد سود بلندمدت هر سهم آن را به بازده تقسیمی آن اضافه کنید. در اصل، بازده بلندمدت اوراق با عیار بالا برابر با بازده سود سهام است، زیرا پرداختهای کوپن اوراق افزایش نمییابد.
- بازار از شما هوشمندتر است. مطلقاً هیچ مدرکی مبنی بر "مهارت انتخاب سهام در میان مدیران حرفه ای پول" وجود ندارد (عملکرد نسبی آنها تقریباً تصادفی است)، و حتی شواهد کمتری وجود دارد که "زمان بندی" بازار ممکن است. در نتیجه، تخصیص دارایی - تنها عاملی که می توانید کنترل کنید - باید "تمرکز اصلی استراتژی سرمایه گذاری شما" باشد. بهترین و مطمئن ترین راه برای دستیابی به بازده رضایت بخش، نمایه سازی است.
- عناصر یک نمونه کار کامل. پیشبینی اینکه چه ترکیبهایی در آینده بهترین عملکرد را خواهند داشت، امکانپذیر نیست، بنابراین هیچ فرمول جادویی برای تخصیص دارایی وجود ندارد: همیشه تابعی از تحمل شما برای ریسک، پیچیدگی و خطای ردیابی خواهد بود. اگر می خواهید دوره محتاطانه ای را بگذرانید، پس دارایی های اصلی سهام شما باید بازار گسترده (Wilshire 5000) و مقدار کمتری از سهام کوچک آمریکایی و بزرگ خارجی باشد. به عنوان یک قاعده کلی، سهام خارجی نباید بیش از 40٪ از سهام شما را تشکیل دهد، در حالی که سرمایه گذاری در املاک و مستغلات کمتر از 15٪ است. اگرچه ارزشمند است، اما قرار گرفتن در معرض سهام کوچک، سهام ارزشی و سهام فلزات گرانبها ضروری نیست.
رکن شماره 2: تاریخچه سرمایه گذاری
نظریه یک چیز است، اما شناخت آن در عمل کاملاً چیز دیگری است. دومی بدون درک درست از تدبیرهای پیچیده تاریخ تقریباً غیرممکن است. و این همان چیزی است که ستون دوم سرمایه گذاری مستلزم آن است. به بیان ساده، بدون دانش کافی از تاریخچه مالی، احتمال کمتری دارد که به عنوان یک سرمایه گذار درآمد کسب کنید و احتمال از دست دادن آن بیشتر است. دلیل آن ساده است: همانطور که این ضرب المثل می گوید، بدون تاریخ، شما مجبورید اشتباهاتی را مرتکب شوید که قرار بود از آنها درس بگیرید.
برنشتاین می نویسد: «از میان چهار حوزه کلیدی دانش سرمایه گذاری، فقدان دانش تاریخی بیشترین آسیب را ایجاد می کند. در نتیجه، شما نمی توانید به سادگی در مورد این موضوع اطلاعات کافی کسب کنید. اما در حال حاضر، ضرری ندارد که این چهار درس سرمایه گذاری ساده – و در عین حال، بسیار مهم – را که مستقیماً از تاریخ این رشته مشتق شده اند به خاطر بسپارید:
- هر چه چیزها بیشتر تغییر کنند، بیشتر ثابت می مانند. این کلمات که توسط رماننویس فرانسوی آلفونس کار در قرن نوزدهم به زبان میآید، باید عنوان فرعی همه کتابهای تاریخی، بهویژه کتابهای مربوط به سرمایهگذاری باشد. هر اتفاقی که بیفتد - چه رونق و چه رکود - احتمالاً فقط نوعی تغییر از چیزی است که قبلاً اتفاق افتاده است. به همین دلیل است که دانستن بیشتر در مورد اپیزودهای گذشته شیدایی یا افسردگی، آمادگی بهتری را برای مواردی که در آینده اتفاق میافتد را تضمین میکند.
- بازارها منطقی نیستند. بازارها "سفرهای منظم به سطل زباله در هر دو جهت" انجام می دهند، یا "به شدت افسرده" یا "به طور غیرمنطقی پرشور" می شوند. تاریخ به ما می آموزد که هر دوی این مراحل فقط همین هستند: فازها. همانطور که هیچ شیدایی ابدی نیست، هیچ افسردگی نیز برای همیشه باقی نمی ماند. همه چیز تقریبا همیشه برعکس می شود. بنابراین، همیشه مراقب باشید.
- چرخه رونق/رکود در منطق بازار ذاتی است. برنشتاین می نویسد: «بازار نمی تواند رفتار افراطی خود را از بین ببرد تا ببر در تغییر خطوط راه راه خود. به عبارت دیگر، بسیاری از مردم گفتند که چرخه رونق و رکود به پایان رسیده است، اما این واقعیت که هنوز اینجاست تقریبا تضمین می کند که حداقل تا زمانی که سرمایه داری ادامه دارد، وجود خواهد داشت.
- از چرخه رونق/رکود برای کسب درآمد استفاده کنید. به طرز متناقضی، در زمان های خوش بینی زیاد، بازده آتی کمترین است. برعکس، وقتی اوضاع تاریکتر به نظر میرسد، بازدهی آینده بالاترین میزان را دارد. اما راه دیگری نمی تواند باشد زیرا ریسک و بازده فقط روی های مختلف یک سکه هستند. برنشتاین توصیه میکند: «زمانهایی وجود خواهد داشت که فناوریهای جدید نوید بازسازی اقتصاد و فرهنگ ما را میدهند و با وارد شدن به طبقه همکف، سود زیادی خواهید برد. وقتی این اتفاق افتاد، کیف پول خود را محکم بگیرید. همچنین زمان هایی وجود خواهد داشت که به نظر می رسد آسمان در حال سقوط است. این زمانها معمولاً زمانهای خوبی برای خرید هستند.»
در نهایت، فراموش نکنید که مهم نیست که چقدر تاریخ می دانید، معامله با هر دو بازار شناور و خنثی دشوار است. برنشتاین نتیجه می گیرد: «گاهی اوقات حتی افرادی که بهترین آمادگی را دارند نیز ممکن است شکست بخورند. اما اگر آماده نباشید، مطمئناً شکست خواهید خورد.»
رکن شماره 3: روانشناسی سرمایه گذاری
شرکت دریای جنوبی یک شرکت سهامی انگلیسی بود که در سال 1711 به عنوان یک مشارکت عمومی و خصوصی برای تجمیع و کاهش هزینه بدهی ملی تأسیس شد. برای این منظور، انحصار تجارت با آمریکای جنوبی اعطا شد - حتی اگر اسپانیا و پرتغال بیشتر قاره را تحت کنترل داشتند، هیچ چشمانداز واقع بینانهای وجود نداشت که تجارتی انجام شود. و، در واقع، هرگز چنین نشد – اما این برای هزاران نفری که در آن زمان با سهام به ظاهر ارزشمند شرکت سفته بازی می کردند اهمیت چندانی نداشت. باور کنید یا نه، اسحاق نیوتن یکی از آنها بود: زمانی که حباب دریای جنوبی در نهایت ترکید، ممکن بود 22000 پوند از دست داده باشد. او گاهی اوقات گفته است: «من می توانم حرکات اجرام آسمانی را محاسبه کنم، اما دیوانگی مردم را نه.»
درس: قدرت مغز بیشتر منجر به پول بیشتر نمی شود. نه تئوری و نه تاریخ برای تبدیل شدن شما به یک سرمایهگذار بزرگ کافی نیست، زیرا طبیعت شما مملو از ویژگیهای رفتاری است که سریعتر از یک چرخش شبانه بدشانسی در پارک مرکزی شما را غارت میکند. به عبارت دیگر، وقتی نوبت به سرمایه گذاری می شود، شما بدترین دشمن خود هستید. هیچ راه گریزی از آن نیست: تکامل شما را به این شکل ساخته است. با این حال، اگر می خواهید اثرات منفی زیست شناسی خود را بر استراتژی های سرمایه گذاری خود کاهش دهید، به 9 توصیه زیر توجه کنید:
- از گله رعد و برق اجتناب کنید. عقل متعارف معمولاً اشتباه است. اگر اینطور نبود، اکثر مردم ثروتمند بودند.
- از اعتماد بیش از حد خودداری کنید. برنشتاین می نویسد: «به احتمال زیاد با سرمایه گذارانی معامله می کنید که از شما آگاه تر، سریع تر و مجهزتر هستند. این مضحک است که تصور کنید با خواندن یک خبرنامه یا استفاده از چند استراتژی ساده انتخاب و قوانین معاملاتی می توانید در این بازی برنده شوید.
- بیش از حد تحت تأثیر گذشته قرار نگیرید. اگر تاریخ چیزی به ما آموخته است، این است که گذشته مطمئناً شاخص معتبری برای موفقیت آینده نیست. با این حال، به دلایل مختلف تکاملی، مغز ما طوری برنامه ریزی شده است که این موضوع را نادیده بگیرد. شما نباید: به احتمال زیاد، اگر دارایی در طول پنج یا ده سال گذشته عملکرد ضعیفی داشته باشد، باید در دهه آینده عملکرد بسیار خوبی داشته باشد.
- سرمایه گذاری های هیجان انگیز معمولاً معامله بدی هستند. اگر می خواهید سرگرم شوید، به سینما یا کنسرت گروه مورد علاقه خود بروید. جستوجوی سرگرمی از سرمایهگذاریهای خود نه تنها کار اشتباهی است، بلکه تقریباً تضمینی است که شما را از تمام پولتان محروم میکند.
- سعی کنید بیش از حد در مورد ضررهای کوتاه مدت نگران نباشید. سرمایه گذاری نباید یک اسپرینت باشد بلکه یک ماراتن است. به جای اینکه طعمه ای از ریسک ریسک میوپی را برطرف کنید-یعنی بیش از حد بر اجتناب از خسارات موقت تمرکز کنید-تا آنجا که می توانید نمونه کارها خود را متنوع کنید تا از بازده ضعیف طولانی مدت جلوگیری کنید.
- به خودتان اجازه ندهید که توسط "شرکت بزرگ/توهم سهام بزرگ" فریب خورده باشید. شرکت های خوب لزوماً سهام خوبی نیستند: بازار تمایل به ارزش سهام بیش از حد دارد.
- از پیش بینی های ساخته شده بر اساس الگوهای تاریخی مراقب باشید. این یک اصرار انسانی است که الگوهای موجود در جایی را ببینید. در حقیقت ، بازده کلاس دارایی اساساً تصادفی است و الگوهای تاریخی به احتمال زیاد به پیش نمی روند.
- روی کل نمونه کارها خود تمرکز کنید ، نه قطعات کامپوننت. بازده کل نمونه کارها را هر سال محاسبه کنید.
- با سندرم Country Club پایین نروید. سندرم Country Club یک رنج بسیار ثروتمند است. اگر یکی از آنها هستید ، احتمالاً از آن رنج می برید. این به شکل کارگزار شما آشکار می شود که ثروت شما را از طریق هزینه های غیر ضروری و بیش از حد و خطرات بی اساس خشک می کند.
ستون شماره 4: تجارت سرمایه گذاری
برای شما ، این ممکن است راهی باشد که فرزندان خود را به دانشگاه برسانید یا خانواده خود را زودتر از موعد خانه بخرید. برای بسیاری دیگر - به ویژه خانه های کارگزاری ، صندوق های متقابل و مطبوعات - سرمایه گذاری یک تجارت است. آنها در روش های خود متفاوت هستند ، اما هدف نهایی آنها یکسان است: "انتقال هرچه بیشتر ثروت خود را به کتابهای دفترچه خود منتقل کنید."بنابراین:
- از کارگزاران خودداری کنید - یا حداقل در صورت انتخاب استفاده از یکی از آنها بسیار مشکوک باشید. سرمایه گذاران متوسط بیش از حد به کارگزاران خود اعتماد دارند و طبیعتاً از این امر به عنوان اهرم برای غنی سازی خود استفاده می کنند. همچنین ، از آنجا که آنها تا زمانی که سهام خود را وارد کنند ، قادر به دریافت کمیسیون نخواهند بود ، کارگزاران مایل به فروش چیزهای بیشتر از آنچه که باید باشند ، می فروشند.
- بسیاری از تخم های خود را در یک سبد صندوق متقابل قرار ندهید. تاس های موجود در صنعت صندوق های متقابل از طریق دریافت ، علیه شما بارگذاری می شود و این کار را با هرگونه بازده معنی دار دشوار می کند. اگر می خواهید قمار را در صندوق های متقابل بگیرید ، برای تحقیق در مورد جریان پول در شرکت های مدیریت صندوق آینده نگر ، وقت اضافی را صرف کنید.
- به رسانه ها اعتماد نکنید. نود و نه درصد از آنچه در مورد سرمایه گذاری در مجلات و روزنامه ها می خوانید و 100 ٪ از آنچه در تلویزیون می شنوید "بدتر از بی ارزش" است. در حقیقت ، به سادگی با اتمام این خلاصه ، شما ممکن است به اندازه اکثر روزنامه نگاران بدانید. و اگر به خواندن کتاب نیز اهمیت می دهید ، احتمالاً در مورد سرمایه گذاری بیشتر از کارگزار خود نیز می دانید.
یادداشت های نهایی
خواندن جذاب برای هر سرمایه گذار احتمالی ، "چهار ستون سرمایه گذاری" نه تنها قابل درک و سرگرم کننده است ، بلکه یک مقدمه کاملاً کامل ، محتاطانه و متفکرانه برای مبنای علمی هنر فریبنده سرمایه گذاری است.
درست است ، این ممکن است به شما کمک نکند که گوردون گکو بعدی شوید ، اما مطمئناً به شما یاد می دهد که این یک هدف معتبر برای هر انسان عادی نیست. و این بیش از یک شروع عالی است.
نوک 12 دقیقه
سرمایه گذاری یک مقصد نیست ، بلکه یک سفر مداوم از طریق چهار قاره است: نظریه ، تاریخ ، روانشناسی و تجارت. برای تسلط بر آن ، نیازی به زمان بازار نیست - اما به کتاب ها ضربه بزنید.
ثبت نام کنید و به صورت رایگان بخوانید!
با ثبت نام ، یک آزمایش 3 روزه رایگان دریافت خواهید کرد تا از هر آنچه 12 دقیقه ارائه می دهد لذت ببرید.