1. مقدمه

  • 2021-11-13

مبادلات 1stock در سالهای اخیر با چالش های زیادی روبرو شده است. جهانی سازی و کاهش موانع اقتصادی و مالی در سطح منطقه ای و بین المللی ، ظهور مداوم فناوری نوآورانه ، اصلاحات نظارتی جدید و تکامل تصمیمات سرمایه گذاری از جمله برخی از موضوعات کلیدی است که مبادلات در سراسر جهان با آن روبرو شده اند. این عوامل باعث افزایش رقابت و در نتیجه تأثیر قابل توجهی بر بازارها می شود. در پاسخ به محیط مالی جدید ، تعداد فزاینده ای از بورس اوراق بهادار تصمیم گرفته است که استراتژی های خود را اصلاح کند. بیشتر اوقات ، آنها فعالیت های خود را کاهش می دهند و به عموم می روند. با این حال ، برخی برای افزایش همکاری ، تفاهم های تفاهم را با سایر بازارهای مالی امضا کرده اند. در برخی موارد ، بورس اوراق بهادار با سایر بورس های منطقه ای و بین المللی ادغام شده است و باعث ایجاد موج تحکیم بین مبادلات در ایالات متحده و اروپا شده است. به عنوان مثال ، مبادلات بالتیک و نوردیک برای تشکیل OMX ادغام شدند. همچنین در اروپا ، Euronext در سال 2001 به دلیل ادغام بورس سهام در پاریس ، آمستردام ، بروکسل و لیسبون ایجاد شد. چند سال بعد ، Euronext با NYSE و OMX با Nasdaq ادغام شد. اخیراً ، در فوریه 2011 ، دو ادغام جدید اعلام شد. اولین مورد بین Deutsche Börse و NYSE Euronext بود و دوم بین بورس اوراق بهادار کانادا (گروه TMX) و بورس اوراق بهادار لندن [1].

2a زمینه رشد تحقیق در مطالعه استراتژی های ادغام و ادغام و عوامل اساسی آنها مشغول است. طبق ادبیات ، این عوامل عبارتند از: توسعه فناوری ، معرفی سیستم عامل های جدید معاملاتی و مشوق های مقرراتوری (لی ، 2000 ، 2002 ؛ آرلمن 1999 ، 2002 ؛ استیل 1996) و خارجی بودن شبکه ، اقتصاد مقیاس و کاهش هزینه؛ حسن و مالکاماکی 2000 ؛ استیل 2002 ؛ دووویتز و استیل 2002 ؛ حسن و اشمیدل 2004 ؛ راموس و فون تاددن 2008).

3 در ادبیات به خوبی شناخته شده است که این عوامل بورس سهام را برای اصلاح استراتژی های خود تشویق می کنند. در واقع ، در یک محیط مالی رقابتی ، بورس اوراق بهادار باید سود خود را برای زنده ماندن به حداکثر برساند (دی نویا ، 2001). بنابراین ، آنها تصمیم می گیرند که سیستم عامل های تجاری خود را مدرن کنند تا رقابتی تر باشند و در نهایت فعالیت های خود را کاهش دهند یا ادغام کنند (مندیولا و اوهارا ، 2003). این استراتژی ها به آنها امکان می دهد تا هزینه ها را کاهش دهند ، سهم بازار خود را افزایش دهند ، محصولات خود را متنوع کنند و به چالش های جدید پاسخ دهند. با این حال ، یک عامل مهم در پشت همه این تغییرات اغلب در ادبیات نادیده گرفته می شود یا با آن رفتار می شود. این مربوط به تغییر عمیق بر ساختار داخلی بورس اوراق بهادار و انتقال آنها به یک مدل بازار جدید - مدل شرکت است. تا همین اواخر ، مبادلات بخشی از هویت ملی و بنابراین ، انحصارهای "دست نخورده" با ساختار متقابل در نظر گرفته شده اند (استیل ، 1996). این وضعیت با توجه به افزایش رقابت بین المللی ناشی از فناوری جدید و اصلاحات نظارتی غیرقابل تحمل بود. مبادلات تحت فشار قرار می گرفتند تا بیشتر و بیشتر مانند سایر بنگاه هایی که به دنبال به حداکثر رساندن سود خود هستند ، واکنش نشان دهند (آگگروال ، 2002). این انتقال به یک مدل محکم ، چند سال قبل غیرقابل تصور ، در قلب تغییرات تأثیرگذار در صرافی ها در سراسر جهان قرار دارد. یک سؤال طبیعی که در اینجا مطرح می شود ، در رابطه با تأثیرات این پدیده بر عملکرد بازار سهام و بر اساس استراتژی های اخیراً اتخاذ شده آنها است. هدف از این مقاله توسعه یک تحلیل نظری برای درک بهتر رفتار بازار سهام است. برخی از سؤالات خاص که در این مقاله مطرح می کنیم به شرح زیر است: (i) نقش جدید مبادلات چیست؟(ii) چه چیزی هزینه ها و درآمد آنها را تعیین می کند؟و (iii) چه چیزی می تواند تکامل سازمانی آنها را توضیح دهد؟

4 پاسخ دادن به سؤالات فوق مهم است زیرا این امر امکان درک بهتر تکامل محیط مالی و استراتژی های در حال تغییر اتخاذ شده توسط بازار سهام را فراهم می کند. این موضوعات با افزایش فزاینده و رقابت بازارها در سراسر جهان ، به ویژه در اروپا ، اهمیت بیشتری را بر عهده داشته است (به اشمیتل 2001 ؛ لین ، 2010). علاوه بر این ، چندین مبادله در اروپا ، در ایالات متحده و حتی در آسیا وارد پروژه های همکاری یا ادغام با یکدیگر شده اند یا در نظر گرفته اند [2]. تجزیه و تحلیل ما ویژگی های آن شرکت های خاص را توضیح می دهد و برخی از مزایا و مضرات چنین پروژه هایی را برای مبادلات روشن می کند. در این مقاله از تئوری زنجیره ارزش برای نشان دادن چگونگی عملکرد بورس اوراق بهادار در زمینه اقتصاد جدید استفاده شده است. این روش به ندرت با صنعت مالی سازگار شده است و بیشتر مقالات مرتبط با آن روی بانک ها متمرکز شده اند (لامارک ، 1999).

در این مقاله با توجه به تئوری زنجیره ارزش ، مراحل مختلفی را که در تولید مبادلات درگیر هستند ، تجزیه می کند و در مورد پیشرفت اخیر و تکامل آینده آنها بحث می کند. در این بحث ، بازیکنان مختلف در زنجیره ارزش به همراه استراتژی های بالقوه ای که می توانند اتخاذ کنند شناسایی می شوند و یک چارچوب مفهومی جدید برای درک تغییرات در صنعت امنیت ایجاد می شود.

6 بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 مروری بر صنعت امنیت در حال تحول ارائه می دهد و یک بررسی ادبیات در مورد تعریف جدید بازار سهام ، که به عنوان یک شرکت در نظر گرفته می شود ، ارائه می دهد. بخش 3 روش مورد استفاده را ارائه می دهد. بخش 4 تحولات مربوط به عملکرد بازار سهام را تجزیه و تحلیل می کند و نقش آنها را در بازار سهام ، هزینه ها و منابع درآمدها بررسی می کند. بخش 5 زنجیره ارزش و پیامدهای آن را برای صنعت امنیت ارائه می دهد. بخش 6 خلاصه و نتیجه گیری را ارائه می دهد.

2 - پیشینه صنعت

الف - صنعت تبادل در حال تحول

7 قبل از تجزیه و تحلیل رفتار بازار سهام و تکامل ساختاری آن ، ارائه نقش صرافی ها در توسعه اقتصادی و چگونگی توسعه این نقش با گذشت زمان مفید است. این طرح کلی زمینه را برای تجزیه و تحلیل بعدی تغییرات سازمانی که در حال حاضر بر بازارها تأثیر می گذارد فراهم می کند.

8 نقش اصلی بورس اوراق بهادار مطابقت با خریداران و فروشندگان اوراق بهادار و فراهم کردن مکانیسمی برای کشف اطلاعات قیمت است. با انجام این کار ، مبادلات با ارائه امکان افزایش سرمایه با هزینه های پایین تر و کاهش وابستگی به تأمین مالی داخلی و بانکی ، عملکرد اقتصادی را بهبود می بخشد. در زمینه رکود ، این وضعیت شرکتها را قادر می سازد تا ساختار مالی کمتری را ایجاد کنند. علاوه بر این ، برای ذکر شدن ، شرکت ها باید الزامات نظارتی مبادله را رعایت کنند. این نیاز می تواند به افزایش کارآیی شرکتها کمک کند.

9 ادبیات موجود به وضوح نشان می دهد که بازارهای سهام نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی ، به ویژه در اقتصادهای به خوبی توسعه یافته ایفا می کنند (Demirguc-Kunt and Levine ، 1996 ؛ Levine and Zervos ، 1996 ؛ Nyong ، 1997). طبق این آثار ، بازار سهام بیشتر از همه ، بسیج پس انداز ، ایجاد نقدینگی ، متنوع سازی ریسک و بهبود انتشار اطلاعات ، به رشد اقتصادی کمک می کند. از طریق تحویل سریع این خدمات ، صرافی ها می توانند نرخ رشد اقتصادی را بهبود بخشند (مینیر ، 2009 ؛ وو و همکاران 2010).

10 با توجه به فدراسیون جهانی مبادلات (WFE) ، در پایان دسامبر 2010 ، بیش از 82 مبادله در سراسر جهان فعالیت می کردند ، با سرمایه کل در بازار سهام ذکر شده بیش از 56 820 میلیارد دلار و ارزش معاملات سهم Over63 665 میلیارد دلار. شکل 1 پویایی سرمایه گذاری در بازار سهام و ارزش تجارت برای سالهای 1990 تا 2010 را برای همه صرافی های جهان برجسته می کند. این شاخص ها در این دوره برای تمام مناطق مالی مورد مطالعه به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این نتایج تأکید بر اهمیت روزافزون نقش بورس اوراق بهادار در اقتصاد تأمین مالی.

سرمایه گذاری در بازار سهام و معاملات سهم ارزش در پایان سال

Figure 1

سرمایه گذاری در بازار سهام و معاملات سهم ارزش در پایان سال

11TABL 1 به طور خلاصه ده بازار بزرگ را با سرمایه گذاری در بازار اوراق بهادار ذکر شده در پایان دسامبر 2010 خلاصه می کند. سرمایه گذاری در بازار و ارزش معاملات سهم برای این بازارها قابل توجه است. آنها بیش از 67 ٪ و 75 ٪ از کل سرمایه گذاری در بازار و ارزش تجارت مبادلات را در جهان نشان می دهند. علاوه بر این ، بیش از نیمی از شرکت های ذکر شده در جهان وجود دارد که در گروه مبادلات "ده نفر برتر" ذکر شده اند. این نتایج حاکی از شکاف بین بازارهای سهام و قدرت بازار گروه ده تبادل برتر است.

ارزش بازار، ارزش سهام معامله شده و تعداد شرکت های پذیرفته شده در بورس های منتخب *

Table 1

ارزش بازار* ارزش کل معاملات سهام* تعداد شرکت های فهرست شده NYSE Euronext (US) 13 394, 1 17 795, 6 2 238 NASDAQ OMX 3 889, 4 12 659, 2 2778 Tokyo SE Group 3 827, 8 7 32293 London SE Group 3 613, 1 2 749, 5 2966 NYSE Euronext (Europe) 2 930, 1 2 022, 2 1135 Shanghai SE 2 716, 5 4 486, 5 894 Hong Kong1 1, 321 1, 321 صرافی های هنگ کنگ 1, 321413 TMX Group 2 170, 4 1 366, 3 3 741 Bombay SE 1 631, 8 258, 6 5 034 National Stock Exchange India 1 596, 6 798, 6 1 552 کل گروه/کل اعضای WFE (%) 77, 72, 18 52, 83

ارزش بازار، ارزش سهام معامله شده و تعداد شرکت های پذیرفته شده در بورس های منتخب *

12 جدول 1 همچنین بر فشاری که مبادلات در سرتاسر جهان با آن مواجه هستند تأکید می کند. ضعیف ترین آنها سعی می کنند در این شرایط رقابتی زنده بمانند و بقیه (بزرگترین) برای جذب جریان مالی بیشتر تلاش می کنند.

13 افزایش رقابت بین بورس‌ها عمدتاً به دو عامل مرتبط است: پیشرفت‌های فناوری و فرآیند مقررات‌زدایی. فناوری به ظهور رقبای جدید مانند ECN (شبکه ارتباط الکترونیکی) اجازه داده است و صرافی های موجود را مجبور به نصب پلت فرم های تجاری جدید کرده است (Gorham and Singh, 2009). با این حال، به طور قابل‌توجهی، اثرات توسعه فن‌آوری با حذف موانع اقتصادی و مالی که توسط اکثر اقتصادها ایجاد شده بود، تسریع شد (De la Torre و همکاران، 2007). این عوامل به پایان مرزهای ملی کمک کرده است. بنابراین، یک معامله گر، صرف نظر از موقعیت جغرافیایی خود، عملاً می تواند با هزینه کم به اکثر بورس ها دسترسی پیدا کند. این تغییر مانع جغرافیایی را که در گذشته یکی از موانع اصلی واسطه گری و سرمایه گذاری بین المللی محسوب می شد، کاهش داده و حتی از بین برده است. امروزه نیازی نیست که یک سهام در جایی باشد که شرکت در آن فعالیت می کند (حتی برای سرمایه گذاران). در این زمینه مالی جدید، وضعیت انحصاری که به طور سنتی توسط صرافی ها از آن برخوردار بود، از بین رفته است (Mendiola و O'Hara، 2003)، و آنها را به واکنش بیشتر و بیشتر به عنوان شرکتی که به دنبال به حداکثر رساندن درآمد خود در یک محیط رقابتی است، سوق داد.

چهاردهمین تغییرات یک تغییر لرزه ای ایجاد کردند که به طور اساسی بر محیط مالی تأثیر می گذارد. در حالی که 15 سال پیش این مبادله وضعیت انحصار طبیعی داشت و به عنوان یک نهاد ملی در نظر گرفته می شد. اکنون بیش از 83 ٪ از آنها به عنوان شرکت در یک محیط رقابتی عمل می کنند. در بخش زیر ، تعریف جدید بورس به عنوان بنگاه ها را که بر اساس یک بررسی ادبیات مستقر است ، تجزیه و تحلیل می کنیم.

الف - بورس به عنوان یک شرکت - بررسی ادبیات

در 15 دوره ، صرافی ها به عنوان یک بازار سازمان یافته برای اوراق بهادار طبقه بندی می شوند. برای مدت طولانی ، این تعریف از مبادله به عنوان یک بازار توسط اکثر بازیگران مبادله پذیرفته شد: به ویژه سیاست گذاران ، دانشمندان حقوقی و اقتصاددانان. به عنوان مثال ، قانون مبادله اوراق بهادار آمریکا مبادله ای را به عنوان "هر سازمان ، انجمن یا گروهی از افراد ، چه درج شده و چه غیر همجنسگرا تعریف می کند ، که یک مکان یا تسهیلات بازار یا تسهیلات برای جمع آوری خریداران و فروشندگان اوراق بهادار یا برای آنها فراهم می کند ، تعریف می کند. در غیر این صورت با توجه به اوراق بهادار ، کارکردهایی که معمولاً توسط بورس اوراق بهادار انجام می شود ، انجام می شود زیرا این اصطلاح به طور کلی درک می شود ، و شامل بازار و تسهیلات بازار است که توسط چنین مبادله ای نگهداری می شود. »(بخش 3 [A] [1]). دستورالعمل بازار مالی اروپا (MIFID) این تعریف را به اشتراک می گذارد. این سه نهاد را شناسایی می کند که می توانند در بازارهای مالی فعال باشند و خدمات مالی ارائه دهند: شرکت های سرمایه گذاری ، بازارهای تنظیم شده و سیستم های معاملاتی چند جانبه (MTF). طبق تعریف MIFID ، مبادلات سنتی به عنوان بازارهای تنظیم شده به طور مرتب تعریف می شوند و اجازه تجارت ابزارهای مالی را می دهند (هنر 4 ، بند 1 ، نقطه 14. دستورالعمل 2004/39/EC).

16 بررسی ادبیات تعداد مقالات اتخاذ این دیدگاه بازار را نشان می دهد. به عنوان مثال ، Domowitz (1996) تعریف قانون مبادله اوراق بهادار آمریکا را در بر می گیرد. به گفته وی ، مبادله بازاری است که باید تسهیلات اجرای تجارت ، کشف قیمت و انتشار اطلاعات قیمت را فراهم کند. علاوه بر این ، برای طبقه بندی به عنوان مبادله ، نهاد باید اعضای خود را داشته باشد ، نقدینگی را فراهم کند ، تجارت را به منظور اجرای تجارت متمرکز کند و یک ساختار رسمی (ساختار سازنده بازار ، کتاب سفارش محدود یا حراج واحد) داشته باشد.

17 برای چندین سال ، مبادلات به عنوان یک بازار عمل می کردند و توسط مقامات ملی محافظت می شدند. ایده اصلی این بود که مبادلات نشان دهنده هویت ملی بودند و به همین دلیل از یک انحصار یا در نزدیکی موقعیت انحصاری برخوردار بودند [3]. این دیدگاه انحصار بازار مبادلات با پیشرفت تکنولوژیکی منسوخ شد. به ویژه ، تلگراف ، تلفن و اخیراً اینترنت. همانطور که توسط Mulherin و همکاران پیشنهاد شده است.(1991) ، "درمان انحصار مبادلات مالی نامناسب است."آنها با تمرکز بر هزینه معامله نظریه بنگاه مندرج در Coase (1937) ، آنها نشان دادند كه صرافی ها بنگاه هایی هستند كه در ابزارهای مالی بازاری ایجاد می كنند. این نوع خاص از شرکت اطلاعات دقیقی را تولید می کند که در قیمت ابزارهای معامله شده در صرافی ها منعکس می شود. علاوه بر تولید قیمت ، مبادلات بسیاری از کارکردهای دیگر را نیز به ویژه استاندارد سازی محصولات معامله شده انجام می دهد. این تعریف از مبادله به مقاله Fishel و Grossman (1984) اشاره دارد که مبادله ای را به عنوان یک شرکت بزرگ که با سایر شرکت ها رقابت می کند ، فرض می کند و مجبور است بهترین ترکیب با کیفیت قیمت را تولید کند.

18 با انتقاد از تعریف سنتی و عملکرد مبادلات ، دیدگاه محکم در مورد مبادلات ، نظریه مالی را متحول کرد و بسیاری از مقالات را که با مبادلات به عنوان بنگاه ها رفتار می کردند ، ایجاد کرد. به عنوان مثال ، هارت و مور (1996) با مقایسه بین اعضای اعضای و مالکیت خارج ، شکل حاکمیت مبادلات/بنگاه ها را تجزیه و تحلیل می کنند. Pirrong (1999) به ویژه با مطالعه دلایل تغییر سازمانی از غیر انتفاعی به یک شرکت انتفاعی ، بر مالکیت و حاکمیت مبادلات متمرکز است. اخیراً ، دی نویا (2001) اثرات شبکه بین بورس سهام و تأثیر آنها بر رقابت در بازار و ادغام را تجزیه و تحلیل می کند. مدل نظری وی مبتنی بر یک فرضیه اولیه است که مبادله به عنوان بنگاه ها واکنش نشان می دهد. مطابق با دی نویا (2001) ، بسیاری از مقالات مربوط به رقابت مبادله ، دیدگاه محکم مبادلات را برای توضیح توسعه محیط مبادله و توجیه استراتژی های ادغام اتخاذ کردند (حسن و اشمیل 2003 ، 2004 ؛ نیلسون ، 2009 ؛ کانتیلون و یین، 2011). به گفته این نویسندگان ، دیدگاه بنگاه در مورد صرافی ها برای بحث و گفتگو در مورد انحراف و ادغام بورس اوراق بهادار اساسی است.

19 بازگرداندن به عنوان یک شرکت ، مبادلات به دنبال به حداکثر رساندن سود ، به دست آوردن مشتری ، افزایش سهم بازار و روبرو شدن با رقابت هستند. برای دستیابی به این هدف ، آنها باید در ساختار مالکیت سنتی که به مشتریان امکان می دهد صاحبان شرکت نیز باشند ، تجدید نظر کنند. همانطور که توسط Aggarwal و Dahiya (2006) ذکر شد ، "ساختارهای متقابل حاکی از آن است که منافع بسیاری از مؤلفه های متنوع هنگام تصمیم گیری های مهم استراتژیک و عملیاتی باید مورد توجه قرار گیرد. گروه ها شروع به واگرایی کردند و باعث ایجاد فشارهای عظیمی در مدیریت و روند تصمیم گیری مبادلات مالی شدند. "تبدیل سازمان مبادله از یک ساختار متعلق به متقابل به یک شرکت سرمایه گذار برای سودآوری ، که معمولاً به عنوان فرآیند انحطاط شناخته می شود ، به نظر می رسد بهترین استراتژی برای شرکت ها برای تأمین انعطاف پذیری و تأمین اعتبار مورد نیاز برای رقابت در جهانی است. محیط. علاوه بر این ، بورس های سهام دفع شده می توانند انتظارات مشتری ، دسترسی به سرمایه ، پاسخ به مکان سریع در حال تغییر بازار را برآورده کنند و روند ادغام و خرید را تسهیل کنند (لی ، 2003 ؛ آگاروال و داهیا ، 2006). علاوه بر این ، به نظر می رسد تبدیل سازمان مبادله از یک مدل متقابل به یک مدل متلاطم ، به پیشرفت در ریزساختار بازار ، به ویژه از نظر نقدینگی و جریان سفارش کمک می کند (کریشنامورتی و همکاران ، 2003 ؛ مندیولا و اوهارا ، 2003 ؛ Treptow ، 2006). با توجه به این مزایا ، تعداد فزاینده ای از بورس سهام/بنگاه ها در فرآیند تخریب شرکت می کنند. همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است ، بازارهایی که در حال حاضر از بین رفته اند 83 ٪ از کل بورس های موجود در جهان را نشان می دهند ، در مقابل 38 ٪ در سال 1998. اکثر این بورس های سهام در آمریکای شمالی و اروپا واقع شده اند. بیش از 40 ٪ از این صرافی های تخریب شده به صورت عمومی ذکر شده اند [4].

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.